ساعت ساز نابینا با زیرعنوان «چرا شواهد فرگشت، نشاندهندهٔ جهان بدون طراح است» در سال ۱۹۸۶ به دست ریچارد داوکینز نوشته شد. در این کتاب او توضیحات و استدلالهایی برای فرگشت به وسیلهٔ انتخاب طبیعی عنوان نمودهاست. هچنین بر نقدهایی که بر کتاب قبلیاش «ژن خودخواه» نوشته شده بود پاسخ دادهاست. هر دو کتاب با هدف عمومیترکردن فرگشت ژن-محور نگاشته شدهاند.
نام کتاب به شکلی متاثر از تشبیهی است که کشیش قرن هجدهمی ویلیام پالی به کار برد. تشبیه پالی به طور کلی چنین بود که: حتی اگر شما ندانید که ساعت چیست، طراحی چرخ دندهها و فنرها و طرز چینش آنها در کنار همدیگر برای یک مقصود خاص، شما را وامیدارد که نتیجه بگیرید که «این ساعت باید سازندهای داشته باشد، کسی که آن را به منظوری خاص طراحی کردهاست؛ سازندهای که از سازوکار آن آگاهاست، و کاربردی برای این طراحی داشتهاست». «اگر این نتیجهگیری در مورد یک ساعت ساده درست باشد، پس آیا کاملاً درست نیست که در مورد چشم، گوش، کلیه، مفصل آرنج، و مغز هم گفته شود که طراح هوشمند و هدفمندی دارند؟ این ساختارهای زیبا، پیچیده، ظریف، و آشکارا طراحیشده به مقصود خاص هم باید طراحی، ساعتسازی، داشته باشند - که همانا خداست.[۱]
پالی به این طریق برهان نظم را بیان کرد که مورد علاقهٔ خداباوران قرار گرفت. داوکینز در تشبیهی تازه، طراحی انسان و توانایی او در برنامهریزی را با انتخاب طبیعی مقایسه میکند؛ و به این دلیل فرآیند فرگشت را متناظر با ساعتساز نابینا میگیرد.
خرید کتاب ساعت ساز نابینا
جستجوی کتاب ساعت ساز نابینا در گودریدز
معرفی کتاب ساعت ساز نابینا از نگاه کاربران
هنوزم در تعجبم که چنین کتابی چه طور اجازه نشر در ایرانو گرفته؟ گرچه ظاهرا تنها کتاب منتشر شده از آقای ریچارد داوکینز در ایران هست ولی بسیار خوشحالم که این کتاب ترجمه شده و من هم خوندمش.
بهر حال این کتاب رو یکی از دوستان در رد آفرینش بهم معرفی کرد و حقیقتا تسلط نویسنده بر روی مباحث فرگشت باعث شده تا به زبان ساده مفاهیم علمی به خواننده های عادی منتقل بشن.
در این کتاب با مفاهیم علمی بسیار زیادی آشنا شدم و از خوندنش بسیار لذت بردم و به همه ی دوستان هم توصیه میکنم حتما بخوننش، ولی برای من به هیچ عنوان دلیلی برای رد آفرینش نبود و نباید یادمون بره که آقای داوکینز در اشاراتی که در کتابش به سخنان مذهبیون داشته بسیاریش ربطی به اسلام و قرآن نداشت، حداقل بنظر من!
در نهایت در اینترنت جستجو کردم ببینم از مذهبیون ما کسی این کتابو خونده و نظر داده که به لینک های زیر رسیدم:
http://eh26.ir/post/65/%D8%A2%D9%81%D...
http://eh26.ir/post/64/%D8%B3%D8%A7%D...
http://eh26.ir/post/66/%D9%82%D8%B1%D...
از اونجا که مطمئن نیستم این لینک ها تا چند وقت دیگه در دسترس باشن پس قسمتی از مطالب یکی از لینک ها رو اینجا هم نقل میکنم:
@
مسئله خلقت در قرآن نیز آیات بسیاری را به خود اختصاص داده است. دید اشتباهی که برخی جاها نسبت به خلقت به صورت سنتی وجود داشت دید خلقت کن فیکونی یا آنی بود که شاید آیاتی از این دست در شکل گرفتن آن نقش داشتند:
َديعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (117) بقره
[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است]، و چون به كارى اراده فرمايد، فقط ميگويد: « [موجود] باش» پس [فوراً موجود] ميشود. (117)
با اینکه در بسیاری جاهای دیگر قرآن از آفرینش مرحلهای و تدریجی انسان سخن گفته شده است و در ادامه به آنها خواهیم پرداخت باید در مورد این آیات این نکته را مورد توجه داشته باشیم که خلقت آنی برای خداوند آنی است، برای درک این موضوع توجه به این نکته بسیار مفید است که خداوند خود زمان را آفریده است و تحت زمان نمیباشد و بدیهی است که اراده و انجام کاری برای خود خداوند زمانبر نمیباشد. برای اعتقاد به این تصور غلط باید اینگونه تصور کرد که خود خداوند تحت قوانینی قرار گیرد که خلق کرده است. با این وجود خلقتی که برای خدا آنی است برای انسانی که تحت زمان و دیگر قوانین طبیعی خلق شده به صورت تدریجی اتفاق میافتد. برای جزئیات بیشتر در مورد خلق زمان به پست «ساعتساز نابینا» مراجعه نمایید.
گواه دیگر این مطلب آیهای است که خداوند در مورد خلقت عیسی آورده است:
إِنَّ مَثَلَ عِيسىَ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ(59) آل عمران
در واقع، مَثَلِ عيسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت: «باش» پس وجود يافت. (59)
همانطور که مشاهده میشود در اینجا خلقت حضرت عیسی هم به صورت کن فیکونی (آنی) گفته شده است در حالیکه توسط ما به مانند دیگر موجودات به صورت تدریجی درک شده است. این آیه در بررسی منشأ حیات آیهای بسیار کلیدی است که در پست «منشأ حیات» به آن پرداخته شده است.
و اما در مورد خلقت تدریجی آیات زیادی در قرآن وجود دارد که مطالب زیادی نیز در مورد آنها نگاشته شده است و ما قصد تکرار آنها را نداریم و سعی میکنیم به آن آیاتی که کلیدیتر بوده و کمتر بدانها توجه شده است بپردازیم. کلیدیترین و واضحترین آیهای که تا بحال اینجانب در مورد خلقت تدریجی در قرآن با آن مواجه شدهام آیه زیر میباشد:
وَ قَدْ خَلَقَكمُْ أَطْوَارًا(14) نوح
و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است. (14)
لحن و صراحت این آیه به گونهای میباشد که نیاز به هیچ گونه تفسیر و تأویلی ندارد. همچنین در ادامه در آیهای دیگر از سوره نوح خلقت انسان را به مثابه گیاهان ذکر میکند:
وَ اللَّهُ أَنبَتَكمُ مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا(17) نوح
و خدا [ست كه] شما را [مانند] گياهى از زمين رويانيد (17)
با نگاه به تئوری خلقت فرگشتی انسان و درک آن مشاهده میشود که این این رویانده شدن از زمین تعبیری بسیار با مسما و جالب است.
@
در آخر تاکید میکنم که شخصا خودمو در مقام قضاوت نمیبیم، فقط به عنوان یک آدم عادی دوست دارم نظرات همه رو تا جای ممکن بی طرفانه مطالعه کنم و مسلما در این راه این کتاب یکی از بهترین مراجع فارسی داروینیسم بود.
مشاهده لینک اصلی
کتاب «ساعتساز نابینا» نام تنها اثری است که از ریچارد داوکینز در داخل کشور ترجمه و چاپ شده است. چاپ کتابی از این اندیشمند که یکی از معروفترین آتئیستهای حال حاضر جهان میباشد در ایران علاوه بر اینکه مایه شگفتی است حرکتی بسیار قابل ستایش است، چرا که علاوه بر اینکه جوانان جویای علم را با زبانی ساده و قابل فهم با نظریات روز علم زیستشناسی آشنا میسازد، فرصتی را نیز فراهم میکند تا به دلایل این نویسنده برای رد آفرینش انسان و طبیعت آشنا شده و در مورد آن به تفکر پردازخته و حتی با پیشرفت نظری، امکان نقد و بحث و گفتگو درباره آنها فراهم آمده و این دلایل به چالش کشیده شوند.
مطالب ذکر شده در کتاب از بسیاری جهات برای فهم طبیعت، کلیدی بوده و بینشی عمیق و شگفتانگیز در مورد حیات و جنبههای مختلف آن به انسان میدهد. لحن دشمنانهی داوکینز نسبت مذهب که خود به آن معترف است، در این کتاب نسبت به کتابهای دیگرش کمرنگتر است و آن هم به دلیل پرداختن بیشتر به مسائل زیستی مورد تخصص داوکینز و دور شدن نسبی از مسائل فلسفی و مذهبی میباشد. با این حال در جای جای کتاب و مخصوصاً در اواخر آن، تئوری آفریده شدن طبیعت و انسان را با توجه به یافتههای علمیاش به طور کامل و قاطع رد میکند و آن را توضیح مناسبی برای این همه عظمت و پیچیدگی نمیداند.
نظریات داوکینز نتیجه قرنهای متمادی تفکر انسان در طبیعت و به طور خاص بیش از یک قرن داروینیسم بوده و علاوه بر قابل ستایش بودن، رد کردن آنها از لحاظ علمی کار آسانی نیست امّا اشتباهی که داوکینز در هنگام جدا شدن از مباحث مورد تخصصاش و وارد شدن به وادی فلسفه و خداشناسی میکند نباید از نظر دور بمانند. داوکینز آفرینش تدریجی و اینکه هیچ نیروی غیرطبیعی در آفرینش موجودات نقش نداشته است را دال بر این میداند که این موجودات توسط نیروی ماورایی آفریده نشدهاند و حاصل چند میلیارد سال فرگشت میباشند. این نظر زمانی درست است که آفرینش انسان و دیگر موجودات را آنی و نتیجهی مستقیم نیروهای ماورایی بدانیم حال اینکه با توجه به آیات و روایات در قرآن و احادیث آفرینش انسان به صورت آنی نبوده است و تدریجاً صورت گرفته است که در پست «آفرینش تدریجی یا آنی» به آن مفصلاً پرداخته شده است. از طرف دیگر خدا جهان و طبیعت را طبق قوانینی که آفریده است اداره میکند و دخالت مکرر خداوند در سیر آفرینش علاوه بر اینکه کامل نبودن سیستم افریده شده توسط وی را میرساند این تصور را هم بوجود میآورد که خداوند تحت زمان قرار دارد. همانطور که مشاهده میشود داوکینز اشتباهی را که امروزه بسیار در علم تجربی رایج است تکرار نموده و با نگاه جزئی به طبیعت و نیروهای طبیعی آنها را محور قرار داده و وجود آفریننده را برای آنها در نظر نمیگیرد.
یکی از مسائل جذاب دیگری که در این کتاب مطرح میشود بررسی فرضیات شروع حیات میباشد که دو مدل اصلی که تابحال برای شروع حیات ارائه شدهاند را مورد بررسی قرار میدهد. این دو مدل عبارتند از مدل «سوپ بنیادین» که قبلا در مباحث علمی زیاد به آن پرداخته شده است و مدل جدیدتر و پیشرفتهتر شروع حیات از بلورهای کانی مواد معدنی خاک رس و گل میباشد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ساعت ساز نابینا
نام کتاب به شکلی متاثر از تشبیهی است که کشیش قرن هجدهمی ویلیام پالی به کار برد. تشبیه پالی به طور کلی چنین بود که: حتی اگر شما ندانید که ساعت چیست، طراحی چرخ دندهها و فنرها و طرز چینش آنها در کنار همدیگر برای یک مقصود خاص، شما را وامیدارد که نتیجه بگیرید که «این ساعت باید سازندهای داشته باشد، کسی که آن را به منظوری خاص طراحی کردهاست؛ سازندهای که از سازوکار آن آگاهاست، و کاربردی برای این طراحی داشتهاست». «اگر این نتیجهگیری در مورد یک ساعت ساده درست باشد، پس آیا کاملاً درست نیست که در مورد چشم، گوش، کلیه، مفصل آرنج، و مغز هم گفته شود که طراح هوشمند و هدفمندی دارند؟ این ساختارهای زیبا، پیچیده، ظریف، و آشکارا طراحیشده به مقصود خاص هم باید طراحی، ساعتسازی، داشته باشند - که همانا خداست.[۱]
پالی به این طریق برهان نظم را بیان کرد که مورد علاقهٔ خداباوران قرار گرفت. داوکینز در تشبیهی تازه، طراحی انسان و توانایی او در برنامهریزی را با انتخاب طبیعی مقایسه میکند؛ و به این دلیل فرآیند فرگشت را متناظر با ساعتساز نابینا میگیرد.
خرید کتاب ساعت ساز نابینا
جستجوی کتاب ساعت ساز نابینا در گودریدز
بهر حال این کتاب رو یکی از دوستان در رد آفرینش بهم معرفی کرد و حقیقتا تسلط نویسنده بر روی مباحث فرگشت باعث شده تا به زبان ساده مفاهیم علمی به خواننده های عادی منتقل بشن.
در این کتاب با مفاهیم علمی بسیار زیادی آشنا شدم و از خوندنش بسیار لذت بردم و به همه ی دوستان هم توصیه میکنم حتما بخوننش، ولی برای من به هیچ عنوان دلیلی برای رد آفرینش نبود و نباید یادمون بره که آقای داوکینز در اشاراتی که در کتابش به سخنان مذهبیون داشته بسیاریش ربطی به اسلام و قرآن نداشت، حداقل بنظر من!
در نهایت در اینترنت جستجو کردم ببینم از مذهبیون ما کسی این کتابو خونده و نظر داده که به لینک های زیر رسیدم:
http://eh26.ir/post/65/%D8%A2%D9%81%D...
http://eh26.ir/post/64/%D8%B3%D8%A7%D...
http://eh26.ir/post/66/%D9%82%D8%B1%D...
از اونجا که مطمئن نیستم این لینک ها تا چند وقت دیگه در دسترس باشن پس قسمتی از مطالب یکی از لینک ها رو اینجا هم نقل میکنم:
@
مسئله خلقت در قرآن نیز آیات بسیاری را به خود اختصاص داده است. دید اشتباهی که برخی جاها نسبت به خلقت به صورت سنتی وجود داشت دید خلقت کن فیکونی یا آنی بود که شاید آیاتی از این دست در شکل گرفتن آن نقش داشتند:
َديعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (117) بقره
[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است]، و چون به كارى اراده فرمايد، فقط ميگويد: « [موجود] باش» پس [فوراً موجود] ميشود. (117)
با اینکه در بسیاری جاهای دیگر قرآن از آفرینش مرحلهای و تدریجی انسان سخن گفته شده است و در ادامه به آنها خواهیم پرداخت باید در مورد این آیات این نکته را مورد توجه داشته باشیم که خلقت آنی برای خداوند آنی است، برای درک این موضوع توجه به این نکته بسیار مفید است که خداوند خود زمان را آفریده است و تحت زمان نمیباشد و بدیهی است که اراده و انجام کاری برای خود خداوند زمانبر نمیباشد. برای اعتقاد به این تصور غلط باید اینگونه تصور کرد که خود خداوند تحت قوانینی قرار گیرد که خلق کرده است. با این وجود خلقتی که برای خدا آنی است برای انسانی که تحت زمان و دیگر قوانین طبیعی خلق شده به صورت تدریجی اتفاق میافتد. برای جزئیات بیشتر در مورد خلق زمان به پست «ساعتساز نابینا» مراجعه نمایید.
گواه دیگر این مطلب آیهای است که خداوند در مورد خلقت عیسی آورده است:
إِنَّ مَثَلَ عِيسىَ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ(59) آل عمران
در واقع، مَثَلِ عيسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت: «باش» پس وجود يافت. (59)
همانطور که مشاهده میشود در اینجا خلقت حضرت عیسی هم به صورت کن فیکونی (آنی) گفته شده است در حالیکه توسط ما به مانند دیگر موجودات به صورت تدریجی درک شده است. این آیه در بررسی منشأ حیات آیهای بسیار کلیدی است که در پست «منشأ حیات» به آن پرداخته شده است.
و اما در مورد خلقت تدریجی آیات زیادی در قرآن وجود دارد که مطالب زیادی نیز در مورد آنها نگاشته شده است و ما قصد تکرار آنها را نداریم و سعی میکنیم به آن آیاتی که کلیدیتر بوده و کمتر بدانها توجه شده است بپردازیم. کلیدیترین و واضحترین آیهای که تا بحال اینجانب در مورد خلقت تدریجی در قرآن با آن مواجه شدهام آیه زیر میباشد:
وَ قَدْ خَلَقَكمُْ أَطْوَارًا(14) نوح
و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است. (14)
لحن و صراحت این آیه به گونهای میباشد که نیاز به هیچ گونه تفسیر و تأویلی ندارد. همچنین در ادامه در آیهای دیگر از سوره نوح خلقت انسان را به مثابه گیاهان ذکر میکند:
وَ اللَّهُ أَنبَتَكمُ مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا(17) نوح
و خدا [ست كه] شما را [مانند] گياهى از زمين رويانيد (17)
با نگاه به تئوری خلقت فرگشتی انسان و درک آن مشاهده میشود که این این رویانده شدن از زمین تعبیری بسیار با مسما و جالب است.
@
در آخر تاکید میکنم که شخصا خودمو در مقام قضاوت نمیبیم، فقط به عنوان یک آدم عادی دوست دارم نظرات همه رو تا جای ممکن بی طرفانه مطالعه کنم و مسلما در این راه این کتاب یکی از بهترین مراجع فارسی داروینیسم بود.
مشاهده لینک اصلی
کتاب «ساعتساز نابینا» نام تنها اثری است که از ریچارد داوکینز در داخل کشور ترجمه و چاپ شده است. چاپ کتابی از این اندیشمند که یکی از معروفترین آتئیستهای حال حاضر جهان میباشد در ایران علاوه بر اینکه مایه شگفتی است حرکتی بسیار قابل ستایش است، چرا که علاوه بر اینکه جوانان جویای علم را با زبانی ساده و قابل فهم با نظریات روز علم زیستشناسی آشنا میسازد، فرصتی را نیز فراهم میکند تا به دلایل این نویسنده برای رد آفرینش انسان و طبیعت آشنا شده و در مورد آن به تفکر پردازخته و حتی با پیشرفت نظری، امکان نقد و بحث و گفتگو درباره آنها فراهم آمده و این دلایل به چالش کشیده شوند.
مطالب ذکر شده در کتاب از بسیاری جهات برای فهم طبیعت، کلیدی بوده و بینشی عمیق و شگفتانگیز در مورد حیات و جنبههای مختلف آن به انسان میدهد. لحن دشمنانهی داوکینز نسبت مذهب که خود به آن معترف است، در این کتاب نسبت به کتابهای دیگرش کمرنگتر است و آن هم به دلیل پرداختن بیشتر به مسائل زیستی مورد تخصص داوکینز و دور شدن نسبی از مسائل فلسفی و مذهبی میباشد. با این حال در جای جای کتاب و مخصوصاً در اواخر آن، تئوری آفریده شدن طبیعت و انسان را با توجه به یافتههای علمیاش به طور کامل و قاطع رد میکند و آن را توضیح مناسبی برای این همه عظمت و پیچیدگی نمیداند.
نظریات داوکینز نتیجه قرنهای متمادی تفکر انسان در طبیعت و به طور خاص بیش از یک قرن داروینیسم بوده و علاوه بر قابل ستایش بودن، رد کردن آنها از لحاظ علمی کار آسانی نیست امّا اشتباهی که داوکینز در هنگام جدا شدن از مباحث مورد تخصصاش و وارد شدن به وادی فلسفه و خداشناسی میکند نباید از نظر دور بمانند. داوکینز آفرینش تدریجی و اینکه هیچ نیروی غیرطبیعی در آفرینش موجودات نقش نداشته است را دال بر این میداند که این موجودات توسط نیروی ماورایی آفریده نشدهاند و حاصل چند میلیارد سال فرگشت میباشند. این نظر زمانی درست است که آفرینش انسان و دیگر موجودات را آنی و نتیجهی مستقیم نیروهای ماورایی بدانیم حال اینکه با توجه به آیات و روایات در قرآن و احادیث آفرینش انسان به صورت آنی نبوده است و تدریجاً صورت گرفته است که در پست «آفرینش تدریجی یا آنی» به آن مفصلاً پرداخته شده است. از طرف دیگر خدا جهان و طبیعت را طبق قوانینی که آفریده است اداره میکند و دخالت مکرر خداوند در سیر آفرینش علاوه بر اینکه کامل نبودن سیستم افریده شده توسط وی را میرساند این تصور را هم بوجود میآورد که خداوند تحت زمان قرار دارد. همانطور که مشاهده میشود داوکینز اشتباهی را که امروزه بسیار در علم تجربی رایج است تکرار نموده و با نگاه جزئی به طبیعت و نیروهای طبیعی آنها را محور قرار داده و وجود آفریننده را برای آنها در نظر نمیگیرد.
یکی از مسائل جذاب دیگری که در این کتاب مطرح میشود بررسی فرضیات شروع حیات میباشد که دو مدل اصلی که تابحال برای شروع حیات ارائه شدهاند را مورد بررسی قرار میدهد. این دو مدل عبارتند از مدل «سوپ بنیادین» که قبلا در مباحث علمی زیاد به آن پرداخته شده است و مدل جدیدتر و پیشرفتهتر شروع حیات از بلورهای کانی مواد معدنی خاک رس و گل میباشد.
مشاهده لینک اصلی